نمایش رفتارهایی که بهطور غیرعادی بد به نظر میرسند میتواند دلایل زیادی داشته باشد، از جمله کمبود خودآگاهی. اما این همیشه تعریف کننده شخصیت فرد نیست.
وضعیت انسانی یکی از نقصها است. هر کسی با چالشهای خود روبرو میشود، اشتباه میکند، در قضاوت دچار خطا میشود، یا چیزی میگوید که بعداً از آن پشیمان میشود. این لحظات شما را به یک فرد بد تبدیل نمیکند، بلکه شما را انسان میسازد.
برچسب “خوب” یا “بد” معمولاً از نحوه دید دیگران نسبت به الگوهای رفتاری و شخصیت شما در طولانیمدت نشأت میگیرد. اگر معمولاً با مهربانی، دلسوزی و قضاوت منصفانه عمل کنید، به عنوان مثال، ممکن است به عنوان “خوب” شناخته شوید.
اما “خوب” بودن به این معنا نیست که فرد نمیتواند یا نمیخواهد کارهای بد انجام دهد. با درک اینکه چرا آدمهای خوب کارهای بد انجام میدهند، شما صفات خوب خود را مانند همدلی و دلسوزی پرورش میدهید.
چه عواملی باعث میشود که آدمهای خوب کارهای بد انجام دهند؟
1. تروماها و رویدادهای ناخوشایند گذشته
گذشته یک تعیین کننده قدرتمند برای نحوه رفتار شما در زمان حال است، حتی اگر خودتان از آن آگاه نباشید.
دکتر راد میچل، یک روانشناس از کلگری، آلبرتا، میگوید: “آدمهای خوب ممکن است زمانی که توسط تروماهای حلنشده تحریک میشوند، رفتارهای آسیبزا از خود نشان دهند. مانند سایهای از گذشته، این تروماها میتوانند بهطور موقت مهربانی ذاتی انسانی آنها را تحتالشعاع قرار دهند.”
تروما و رویدادهای ناخوشایند زندگی هر کسی را بهطور متفاوتی تحتتأثیر قرار میدهند و برای برخی افراد، این تأثیرات میتوانند آنها را به تصمیمات بدی برسانند.
به عنوان مثال، تروما در دوران کودکی میتواند به وابستگی ناایمن در بزرگسالی منجر شود. وابستگی ناایمن ممکن است به جستجوی تأیید تبدیل شود که به یک رابطه آنلاین خارج از ازدواج منجر میشود. یا تجربه گرسنگی در گذشته ممکن است شما را به دزدی و انبار کردن غذا از فروشگاههای محلی وادار کند.
در هر دو سناریو، نیت آسیب رساندن به دیگران نیست. این رفتارها از تجربیات و احساسات منفی حلنشده گذشته ناشی میشوند.
2. حالت بقا
حالت بقا، زمانی که احساس میکنید به گوشهای رانده شدهاید و در آنجا گیر کردهاید، یکی دیگر از دلایلی است که آدمهای خوب کارهای بد انجام میدهند.
یک مثال میتواند این باشد که اگر شغل خود را از دست بدهید و با مشکلات مالی بزرگی مانند از دست دادن خانه خود روبرو شوید. احساسات ناامیدی، استرس زیاد، و فشار برای تأمین خانواده ممکن است شما را به گزینههای غیر اخلاقی مانند تقلب یا دزدی سوق دهد.
3. نیاز به تعلق
انسان ذاتاً اجتماعی است و در طول تاریخ از طریق همراهی و همکاری گروهی زنده مانده است. خواستن احساس تعلق در بین همسالان طبیعی است.
یکی از دلایلی که گاهی آدمهای خوب کارهای بد انجام میدهند، فشار یا تأثیر اجتماعی است. تمایل ذاتی برای هماهنگی و احساس پذیرفته شدن میتواند فرد را به عمل برخلاف قضاوت بهتر خود سوق دهد. او به عنوان مثال به درگیر شدن در شایعات مضر درباره یک همکار اشاره میکند حتی زمانی که میدانید این کار درست نیست.
این رفتار آنها را ذاتاً بد نمیکند، بلکه نشان میدهد چگونه تأثیرات خارجی میتوانند حتی خوشنیتترین افراد را تحتتأثیر قرار دهند.
4. فقدان خودآگاهی
شناخت در لحظه از احساسات خود و جایگاهتان در جهان پیرامون به عنوان خودآگاهی شناخته میشود. این معمولاً یکی از عوامل این است که چرا گاهی آدمهای خوب کارهای بد انجام میدهند.
وقتی کسی با احساسات یا ارزشهای خود هماهنگ نیست، ممکن است ناخواسته به گونهای عمل کند که برخلاف باورهایش باشد، این میتواند زمانی اتفاق بیفتد که فرد تحت استرس یا احساسات فشار آور قرار دارد و وقت نمیگذارد تا در مورد اقدامات خود تأمل کند.
در جریان یک مشاجره حرفهای آزاردهندهای بزنید چون درگیر احساسات خود از درد و ناامیدی هستید. به جای پذیرش این احساسات در خود، این درد را به کسی دیگر منتقل میکنید.
5. خیر عمومی
هدف وسیله را توجیه میکند عبارتی است که از آثار ادبی فیلسوف ایتالیایی نیکولو ماکیاولی برآمده است. این عبارت بدین معناست که یک نتیجه مثبت هر اقدام منفی لازم برای رسیدن به آن را توجیه میکند. این حس کنترل، یکی دیگر از دلایلی است که آدمهای خوب کارهای بد انجام میدهند.
گاهی اوقات، آدمهای خوب اقداماتی را انجام میدهند که فکر میکنند برای ‘خیر عمومی’ است، بدون اینکه به پیامدهای مضر آن توجه کنند. این سوءتفاهم ناشی از برآورد بیش از حد توانایی آنها در کنترل یا پیشبینی نتایج است.
یک مثال میتواند اقدام به نافرمانی مدنی به شدت مانند آسیب رساندن به اموال برای جلب توجه به مسائل اجتماعی فوری مانند تغییرات آب و هوایی باشد.
6. عدالت گمراه
وقتی احساس میکنید که به شما ظلم شده است، تلافی به همان اندازه منفی میتواند موجه به نظر برسد. شما شروع کننده این تعامل نبودید؛ فقط دارید به همان شکل پاسخ میدهید، درست است؟
ما ممکن است کارهای بدی انجام دهیم وقتی که برخی اقدامات را به عنوان کار درست توجیه کردهایم اما با انگیزههای گمراه و پیچیده، مانند زمانی که کسی تصمیم میگیرد برای تلافی به خاطر یک بیاحترامی یا توهین درک شده، پاسخ دهد.
یک مثال میتواند خیانت به شریک زندگی به عنوان تلافی برای فهمیدن خیانت او باشد.
7. اختلالات روانی
زندگی با برخی اختلالات روانی میتواند بر نحوه دید شما از جهان و چگونگی تعامل شما با دیگران تأثیر بگذارد. شرایطی مانند اختلال شخصیت خودشیفته (NPD)، به عنوان مثال، به طور طبیعی دارای همدلی کم است؛ توانایی ارتباط با احساسات و افکار دیگران.
برخی افراد با انواع خاصی از اختلالات شخصیتی ممکن است تمایل بیشتری به فکر کردن به این روشها داشته باشند اما این الزاماً آنها را بد نمیکند.
شرایط دیگر، مانند اختلالات افسردگی و اختلالات اضطرابی، میتوانند باعث تغییرات رفتاری شوند که ممکن است توسط دیگران به عنوان منفی درک شوند. خوابیدن از روی تعهدات و غفلت از مسئولیتها در اختلال افسردگی اساسی (MDD)، به عنوان مثال، یک راه است که علائم میتوانند به عنوان رفتارهای “بد” ظاهر شوند.
بیشتر بخوانید: چگونگی روبرو شدن و برخورد و تعامل با یک فرد خودشیفته
درک خوب در مقابل بد
وقتی کسی که به عنوان “خوب” دیده میشد، کاری بد انجام میدهد، میتواند دید شما نسبت به او را به طور کلی تحت تأثیر قرار دهد. چون شما او را فقط در نور مثبت دیدهاید، دانستن اینکه او کار بدی انجام داده میتواند شما را به این فکر بیاندازد که آیا او را واقعاً میشناختید یا نه.
اما انجام دادن کاری بد به طور خودکار کسی را به یک فرد بد تبدیل نمیکند. این همیشه به طبیعت پنهان یا تمایل عمدی به فریب یا آسیب رساندن اشاره نمیکند. اغلب، این نشانهای است که فرد دچار آشفتگی درونی است.
من فکر نمیکنم کسی ذاتاً بد باشد اما واضح است که مردم میتوانند و بد عمل کنند. مردم پیچیدهاند و همه ما قادر به انجام کار اشتباه هستیم گاهی برای دلایل درست. البته، به همان اندازه صحیح است که گاهی ما کارهای درست را برای دلایل غلط انجام میدهیم.
صفات خوبی انسانی
چه صفاتی نشاندهنده خوبی انسانی است همچنان موضوعی برای بحث باقی مانده است. “خوب” و “بد” توصیفات ذهنی هستند، به این معنی که بر اساس درک فردی هستند.
مهربانی، دلسوزی و همدلی در صدر لیست صفات خوب قرار دارند. این صفات، همراه با دیگر صفاتی مانند شجاعت و خودمختاری، الگوهای رفتاری طولانیمدتی را شکل میدهند که با “خوب” بودن مرتبط هستند.
این افراد با فهمیدن و مهربانی روابط مثبتی ایجاد میکنند. آنها نه تنها از آسیب رساندن به دیگران اجتناب میکنند بلکه برای حمایت و تقویت اطرافیانشان نیز تلاش میکنند. این رویکرد به ‘خوب’ بودن درباره مشارکت فعال در سلامت و شادی جامعه است.
نتیجهگیری
الگوهای رفتاری طولانیمدت نحوهای است که جامعه یک فرد “خوب” یا “بد” را تعریف میکند، اما همه افراد قادر به انجام اقدامات مثبت و منفی هستند.
گاهی اوقات افراد که به عنوان “خوب” دیده میشوند، کارهای بدی انجام میدهند. آنها اشتباه میکنند، بدون فکر عمل میکنند، و به شیوههایی واکنش نشان میدهند که توسط تجربیات گذشته دیکته شده است.
همدلی، مهربانی و دلسوزی صفات رایجی هستند که در میان افرادی که تحت عنوان “خوب” قرار میگیرند دیده میشوند. درک اینکه گاهی آدمهای خوب کارهای بد انجام میدهند میتواند به شما کمک کند تا این صفات را در خود بهبود بخشید.